جدول جو
جدول جو

معنی شوره قاع - جستجوی لغت در جدول جو

شوره قاع
(رَ / رِ)
شوره زار. شوره زمین:
نه روشن دلی آید از تیره اصلی
نه نیلوفری روید از شوره قاعی.
خاقانی
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از شوره زار
تصویر شوره زار
زمینی که دارای شوره باشد، زمین پرشوره که در آن گیاه نروید، شورستان، شورسان، شوربوم
فرهنگ فارسی عمید
(رَ / رِ)
شوره دار. دارای شوره. (ناظم الاطباء) : سبخه، زمین شوره ناک. (منتهی الارب) :
تن ما یکی خانه دان شوره ناک
که ریزد همی اندک اندکش خاک.
اسدی
لغت نامه دهخدا
(رَ /رِ)
شورستان. شورسان. (یادداشت مؤلف). زمینی که دارای شوره باشد. (ناظم الاطباء) (فرهنگ فارسی معین). کویر. (صحاح الفرس). شورکات. شوره کات. زمین شور. (ناظم الاطباء). زمین پر از شوره که در آن گیاه نروید. شوره زمین. (فرهنگ فارسی معین) :
کف جوادتو چون ابر بهار است راست
زو زده بر شوره زار ژاله چو بر کشتمند.
سوزنی.
باران که در لطافت طبعش خلاف نیست
در باغ لاله روید و در شوره زار خس.
سعدی
لغت نامه دهخدا
(رَ / رِ)
خاک شوره. خاک شور:
شوره خاکی را کز تخم تهی است
فتح باب از نم مژگان چه کنم.
خاقانی.
کنم از شوره خاک شیرۀپاک
این کرامات بین که من دارم.
خاقانی
لغت نامه دهخدا
تصویری از شوره زار
تصویر شوره زار
کویر، زمین شور
فرهنگ لغت هوشیار
شورستان، کویر، نمکزار
متضاد: کشتزار
فرهنگ واژه مترادف متضاد